گزارش خطا در معنی کلمه 'vivid'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: روشن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: روشن

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زنده‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: واضح‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   adj. very bright VERBS be ADV. extraordinarily, extremely, really, very | quite, rather She uses quite vivid colours. very clear VERBS be | remain ADV. extraordinarily, extremely, very, wonderfully a wonderfully vivid imagination | quite | still

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: adj. clear: It was like a vivid dream.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :