گزارش خطا در معنی کلمه 'broom'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جاروب‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جاروب‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. witch's | stiff VERB + BROOM sweep sth with, use BROOM + NOUN cupboard | handle

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun sweeping device: She used a broom to sweep the street.

Simple Definitions

3 general:: see NEW BROOM SWEEPS CLEAN.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :