گزارش خطا در معنی کلمه 'brothel'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: فاحشه‌ خانه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + BROTHEL go to, visit He used to visit a brothel in Paris. | run She ran a brothel in Soho. BROTHEL + NOUN keeper PREP. in a/the ~ She works in a brothel in Brighton.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :