گزارش خطا در معنی کلمه 'brunt'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بار

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: فشار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: لط‌مه‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: ضربه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: see BEAR THE BRUNT.

American Heritage Idioms

2 general::   noun ADJ. full, main VERB + BRUNT bear, take The prime minister has taken the brunt of the criticism. PREP. the ~ of

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :