گزارش خطا در معنی کلمه 'wax'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: موم‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: مومی‌ شكل‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: زیاد شدن‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: رشد كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: شمع‌ مومی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun polish: She put wax on the floor. verb grew: Discontent waxed among the people.

Simple Definitions

2 general:: In addition to the idiom beginning with WAX, Also see WHOLE BALL OF WAX.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :