گزارش خطا در معنی کلمه 'acquisition'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 حسابداری و مالی:: تصاحب- تملک

شبکه مترجمین ایران

2 برق و الکترونیک:: رهگیری

واژگان شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: اکتساب

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: اكتساب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: (حق) مالكیت‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: استفاده‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: فراگیری‌

شبکه مترجمین ایران

8 مهندسی صنایع:: تملک

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun thing you have obtained ADJ. latest, new, recent act of obtaining sth ADJ. data, language, property Language acquisition begins in the first months of a baby's life. VERB + ACQUISITION complete, make The company has just made another acquisition.

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun process of locating a satellite: They obtained the acquisition of the newest satellite.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :