گزارش خطا در معنی کلمه 'whirl'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 هنر:: چرخ زدن

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: چرخیدن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گردش‌ سریع‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: چرخش‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: چرخانیدن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: حركت‌ گردابی‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb spun: The wind whirled through his hair.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. mad The next few days were a mad whirl of parties. | social It's easy to get caught up in the social whirl. PREP. in a ~ His mind was in a whirl as he searched frantically for a solution.

Oxford Collocations Dictionary

3 general:: noun spin: His mind was in a whirl.

Simple Definitions

4 general:: see GIVE SOMETHING A WHIRL.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :