گزارش خطا در معنی کلمه 'wield'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گردانیدن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: اداره‌كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: خوب‌ بكار بردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: verb brandished: He wielded a knife.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :