گزارش خطا در معنی کلمه 'windfall'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: ثروت‌ باد اورده‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ثروت بادآورده

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: میوه‌ باد انداخته‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. unexpected VERB + WINDFALL get, have She had an unexpected windfall of a thousand pounds when a cousin died. WINDFALL + NOUN gains, profits | tax

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :