گزارش خطا در معنی کلمه 'wipe up'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پاك‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: خشكانیدن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Phrase(s): wipe something up 1. to clean something up by wiping. • Please wipe that spilled milk up. • Jim wiped up the spill. 2. to clean something dirty by wiping. • The floor was sticky so I wiped it up. • Please wipe up the countertop.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :