گزارش خطا در معنی کلمه 'wiper'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: برف‌ پاك‌كن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: پاك‌ كن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جاروب‌ كن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. windscreen | rear VERB + WIPER put on, switch on, turn on | switch off, turn off | be fitted with WIPER + VERB be going, be on Cars were coming past with their wipers going.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :