گزارش خطا در معنی کلمه 'wrapper'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لفاف‌ بسته‌ بندی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: جلد

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: بارپیچ‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: چادرشب‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: لفاف‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: پوشه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. chocolate, sweet | Cellophane(R), foil, paper, plastic | sealed | plain | empty VERB + WRAPPER remove, take off, tear off | drop, throw away, throw down He dropped a sweet wrapper. WRAPPER + VERB litter sth Sweet wrappers littered the floor. PREP. in a/the ~ The book arrived in a plain brown wrapper. | on a/the ~ There was a list of ingredients on the wrapper. | out of a/the She took the chocolate bar out of the foil wrapper.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :