گزارش خطا در معنی کلمه 'bully'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: پهلوان‌ پنبه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: تحكیم‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گردن‌كلفت‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قلدر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: گوشت‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. big, real Leave him alone, you big bully! He's a real bully! | class, playground, school

Oxford Collocations Dictionary

2 general:: noun cruel to weaker people: He became know to all as a bully. verb to act in intimidating manner: She would bully the employees for fun.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :