گزارش خطا در معنی کلمه 'yolk'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 کشاورزی:: زرده

اصطلاحات پیشنهادی دکتر حسن مهربانی یگانه

2 عمومی:: (yoke) زرده‌ تخم‌ مرغ‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: (زیست‌ شناسی‌) محتویات‌ نط‌فه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun the yellow spherical portion of an egg: The yolk becomes the embryo of a chicken.

Simple Definitions

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :