گزارش خطا در معنی کلمه 'bunged up'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: بادكرده‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

2 عمومی:: قی‌ گرفته‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

3 عمومی:: بسته‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی

english

1 general:: Phrase(s): bunged up battered or bruised. • It used to be a nice table, but it got all bunged up. • What happened to Jane? Her face was bunged up.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :