گزارش خطا در معنی کلمه 'zeal'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: شوق‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: حمیت‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: گرمی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: جانفشانی‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: غیرت‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: تعصب‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: حرارت‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: ذوق‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun enthusiasm: His zeal is matched by none.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. great, true | excessive, fanatical | crusading, missionary, radical, reforming, religious, revolutionary a crusading zeal to eradicate drug abuse VERB + ZEAL burn with, have He burned with a reforming zeal. | demonstrate, show PREP. with ~ She went about the task with the zeal of an enthusiast. | ~ for She had a true zeal for journalism. | ~ in their zeal in the promotion of education PHRASES a lack of zeal

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :