گزارش خطا در معنی کلمه 'آبادی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: flourishing condition

transnet.ir

2 general:: town

transnet.ir

3 Law:: inhabited place; very small village (esp. such as lying far from any place of human habitation) ● hamlet; oasis; settlement

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: آباد سازي and آباداني (both of which see)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :