گزارش خطا در معنی کلمه 'احترام گذاردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: revere

transnet.ir

2 general:: respect

transnet.ir

3 general:: honor

transnet.ir

4 Law:: (v) respect; honor; pay courtesy to; hold s.o. in great/high esteem; pay homage to; pay one’s respects (to) (ie اداي احترام كردن) (hundreds came to pay their last respects to the dead president (eg for attending his funeral)(

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :