گزارش خطا در معنی کلمه 'احضاریه فرستادن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: serve a summons (high bailiffs were officers formerly appointed to sit in County Courts, and whose duty was to serve all summonses and orders, and to execute all the warrants, precepts, and writs issued out of the courts( ● serve a writ of summons, process, judicial process, citation, subpoena, garnishment, etc.

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :