گزارش خطا در معنی کلمه 'bust a bronco'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Phrase(s): bust a bronco to ride and thus tame a wild horse so that it can be ridden. (Bust is a nonstandard form of burst.) • In them days, I made my living busting broncos. • That was the meanest bronco I ever seen. Nobody could bust ’im.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :