گزارش خطا در معنی کلمه 'busy work'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید
.
english
1
general::
Activity meant to take up time but not actually be productive. For example, We have to put in an eight-hour day, even if we do nothing but busy work. [c. 1840]
American Heritage Idioms