گزارش خطا در معنی کلمه 'butcher'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تکه تکه کردن

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كشتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: قصاب‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: قصابی‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: (مج) ادم‌ خونریز

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun meat cutter: The butcher cut up the pig.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. local | halal, kosher | masterJOB

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :