گزارش خطا در معنی کلمه 'buy off'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: تط‌میع‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: باپول‌ مصالحه‌ كردن‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: Pay to get rid of a claim or opposition, or to avoid prosecution, as in He was caught trying to buy off the opposing candidate. [First half of 1600s]

American Heritage Idioms

2 general:: Phrase(s): buy someone off to bribe someone to ignore what one is doing wrong. • Do you think you can buy her off ? • The mobster tried to buy off the jury.

McGrawhill's American Idioms And Phrasal Verbs

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :