گزارش خطا در معنی کلمه 'استردادکردن استرداد'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (passive infinitive or intransitive form : مسترد شدن - be, to be, being, to have been, having been+pp) • return (n, v) ~ing • recovery • restore, -ing, restoration • restitution < make a restitution of sth to s.o.> (N.B. restitution is also reparation, esp in the form of money, for injury, etc)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :