گزارش خطا در معنی کلمه 'buzzer'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: وزوزكن‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: زنگ‌ اخبار

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun VERB + BUZZER press, sound Press the buzzer when you want to talk. BUZZER + VERB go (off), sound The buzzer went off at eight o'clock.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :