گزارش خطا در معنی کلمه 'اصیل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: pure-bred

transnet.ir

2 general:: noble

transnet.ir

3 Law:: genuine; original; principal

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: constituent

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: (Civil Law, fiqh) a. party to an unauthorized transaction : party involved in a business transaction or contract with an unauthorized person b. principal (as distinguished from an attorney or agent) اصيل افشا نشده (يا

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :