گزارش خطا در معنی کلمه 'اظهارکننده'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: declaror

transnet.ir

2 Law:: • deponent ( : a person who gives evidence, whether orally or by affidavit) < ‘exhibit’ is usually applied to a document referred to in an affidavit and shown to the deponent when being sworn – JBS> • the maker of a/the statement • declarant • declarer • asserter • affiant ( : one who swears to an affidavit) See also اداكننده

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :