گزارش خطا در معنی کلمه 'اعمال نفوذ (کردن)'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: use, -ing one’s influence • pull, ~ing strings/wires (for s.o.) • (infml) (typically involving private relations with a public official) influence peddling • influence (v, n) (ie use, -ing one’s connections to do sth or to affect other’s decisions or judgment on sth)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :