گزارش خطا در معنی کلمه 'افراط کردن افراط'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: excess, excesses (debauchery is excessive indulgence in sensual pleasures; it is sexual immorality or excesses – B( • go,

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: wasteful consumption

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: excessiveness • immoderation • immoderateness • extravagance • exceeding conventional bounds or limits

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :