گزارش خطا در معنی کلمه 'bypass'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: گذرگاه‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كنار گذاشتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: جنبی‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: کنارگذر

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: از راه‌ فرعی‌ رفتن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: سبب‌ انشعاب‌ شدن‌

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: گذرگاه‌ فرعی‌

شبکه مترجمین ایران

8 عمومی:: گذرگاه فرعی

شبکه مترجمین ایران

9 :: دور زدن

واژگان شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun QUANT. stretch That stretch of bypass will be finished by January. VERB + BYPASS build PREP. along a/the ~ speeding along the bypass | on a/the ~ the traffic on the bypass | round a/the ~ We drove round the bypass to the airport. | ~ around/round building a new bypass around the town

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :