گزارش خطا در معنی کلمه 'امیر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: commander

transnet.ir

2 general:: prince

transnet.ir

3 general:: chief

transnet.ir

4 Law:: (fiqh) emir (also amir, ameer) (the third highest official rank in a traditionally Muslim state after خليفه and وزير تفويض both of which see )

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: Governor-General

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :