گزارش خطا در معنی کلمه 'acting'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: جدی‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: كفالت‌ كننده‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: كاری‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: فعال‌

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: ایفای‌ نمایش‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: كفیل‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. brilliant, excellent, good | bad, poor, wooden The film is spoiled by some very wooden acting. VERB + ACTING do I did quite a lot of acting when I was at college. ACTING + NOUN career, profession

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :