گزارش خطا در معنی کلمه 'اهل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: inhabitant

transnet.ir

2 general:: citizen

transnet.ir

3 Law:: (Civil Law) person with legal capacity (See also اهليت below)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: citizen

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: inhabitant

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

6 Law:: native

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :