گزارش خطا در معنی کلمه 'Calm, cool and collected'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: Calm and composed, self-possessed. For example, No matter what the board decides, you have to appear cool, calm, and collected in front of the stockholders. This alliterative synonym for COOL AS A CUCUMBER dates from the late 1800s.

American Heritage Idioms

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :