گزارش خطا در معنی کلمه 'بازنشسته'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: retired

transnet.ir

2 Law:: pensioner

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: retired; pensioned off

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

4 Law:: retiree (n)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

5 Law:: veteran (n, adj)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :