گزارش خطا در معنی کلمه 'بایع'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: seller • vender (also vendor) – in contracts of sale in Persian whether under seal or not often فروشنده – that is a correlative of خريدار – and on the universal form of title deed books as printed in book form by the Instruments and Landed Property Registration Authority of Iran always معامل – that is a correlative of متعامل all three with the same meaning

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :