گزارش خطا در معنی کلمه 'cancellation'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: لغو

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: ابط‌ال‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: حذف‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: فسخ

شبکه مترجمین ایران

5 عمومی:: قلم‌ زدن‌

شبکه مترجمین ایران

6 عمومی:: الغاء

شبکه مترجمین ایران

7 عمومی:: فسخ‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. last-minute | sudden | outright They opted for rescheduling rather than outright cancellation. VERB + CANCELLATION have We may be able to offer you some tickets if we have any cancellations. | make Cancellations must be made in writing. | cause Heavy seas can cause cancellation of ferry services. CANCELLATION + NOUN charge, fee

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :