گزارش خطا در معنی کلمه 'canopy'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كروك‌ اتومبیل‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: سایبان‌ گذاشتن‌

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: سایبان‌

شبکه مترجمین ایران

4 عمومی:: خیمه‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun protective rooflike covering: They were married under a cloth canopy.

Simple Definitions

2 general::   noun ADJ. dense, thick a thick canopy of branches | forest, leafy, tree VERB + CANOPY form The trees formed a leafy canopy above their heads. PREP. beneath/under a/the ~ | ~ of sitting beneath a canopy of branches

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :