گزارش خطا در معنی کلمه 'بیعت بیعت کردن'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: (originally, and in religious context) avow,

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

2 Law:: (hence and by extension as a formal word with literary or rhetorical overtones in quasi-religious context in contemporary Persian) declare, declaring one’s support for a person in a cause that he is to lead or is already leading

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: (loosely) allegiance; oath of allegiance

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :