گزارش خطا در معنی کلمه 'بیمه گر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Accounting and finance:: Actuary

transnet.ir

2 general:: insurer

transnet.ir

3 Law:: underwriter (also متخصص بيمه and مشاور بيمه) < ‘free of capture and seizure’ (F.C.S.) [is] a term exempting marine underwriters from liability for the acts of the Queen’s enemies, pirates, etc. – JBS> • (the) insurer; assurer

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :