دیکشنری
گزارش خطا در معنی کلمه 'پیشوای اصلاحات'
برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن
کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت
'معانی جدید'
معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه
'ارسال'
کلیک کنید .
english
1
Law
::
reformer; reformist, also اصلاحطلب
فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه
معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :