گزارش خطا در معنی کلمه 'پیمان شکنی'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: breaking a promise

transnet.ir

2 Law:: perfidy : the quality or state of being faithless or disloyal. The act of one who has engaged his faith to do a thing, and does not do it, but does the contrary. Faithlessness, treachery, violation of a promise or vow or a trust reposed • breach of promise : violation of a promise esp to mary • reneging (See پيمان شكني كردن ) • violation of a treaty or contract

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :