گزارش خطا در معنی کلمه 'تخصیص دادن ـ تخصیص'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: vt • allocate, allocating, allocation • appropriate, appropriating, appropriation <$20,000.00 has been appropriated to the new school buildings> • assign, ~ing, ~ment • allot, ~ing, ~ment • set, ~ting aside (declaration of dividend is a corporation’s setting aside of a portion of its net or surplus income for distribution among its shareholders – B(

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :