گزارش خطا در معنی کلمه 'تسلیم شدن ـ تسلیم'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: • surrender (n, v), ~ing • submit, ~ting, submission • yield, ~ing • resign, ~ing, ~ation • delivery (ie of a document, instrument) • capitulate, capitulating, capitulation : to stop fighting against or resisting sb/sth and agree to what they want • cede to, ceding, cession • acquiesce, acquiescence • dedition; • defer, ring to

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :