گزارش خطا در معنی کلمه 'تعمیر کردن ـ تعمیر'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: /ta’mir. ~ kardan/ n, v (pl: تعميرات which see) repair, ~ing (also اصلاح كردن ) (n, v) maintain, ~ing, maintenance (: keep sth in good condition or working order by checking or repairing it regularly) mend, ~ing put in a proper state of repair (also تعميرات اساسي كردن )

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :