گزارش خطا در معنی کلمه 'تعهد فعل'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 Law:: executory contract (ie where some future act is to be done, as where an agreement is made to build a house in six months, or to do an act on or before some future day, or lend money upon a certain interest, payable at a future time. In French obligation de faire, that is ‘obligation or commitment to perform an act’)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :