گزارش خطا در معنی کلمه 'تعهدات'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: obligations

شبکه مترجمین ایران

2 general:: Equipment

transnet.ir

3 general:: obligation

transnet.ir

4 general:: commitments

transnet.ir

5 Law:: (pl of تعهد and used as the plural form of its various designations including the forms shown) تعهدات انتقال‌دهنده به تأمين كلية اسناد و گواهي‌هاي لازم براي انتقال قطعي further assurance : a covenant contained in a warranty deed whereby the grantor promises to execute any document that might be needed in the future to perfect the title that the original deed purported to transfer – B

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :