گزارش خطا در معنی کلمه 'تمسک'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

english

1 general:: resorting

transnet.ir

2 Law:: (literally) clasping; holding; seizing; adhesion (in Persian often used in the form: با تمسك به : by resorting to, by recourse to and followed by the preposition به and a noun - somewhat synonymous with توسل which see)

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

3 Law:: resort,

فرهنگ تشریحی - کاربردی حقوق تالیف هرمز رشدیه

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :