گزارش خطا در معنی کلمه 'celebrity'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: چهره‌ مشهور

واژگان شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: شخص‌ نامدار

شبکه مترجمین ایران

3 عمومی:: شهرت‌

شبکه مترجمین ایران

english

1 general::   noun ADJ. minor | local, international, national | overnight | guest, visiting | showbiz, sporting, television QUANT. host Tonight's show features a host of celebrities. VERB + CELEBRITY make sb The show's success made her an overnight celebrity. CELEBRITY + NOUN status | chef PHRASES something of a celebrity He became something of a celebrity in his home town.

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :