گزارش خطا در معنی کلمه 'celery'

برای اصلاح خطاهایی که در معانی است، کافی است بر روی آیکن کلیک کنید. برای وارد کردن معانی جدید در انتها صفحه در قسمت 'معانی جدید' معانی خود را وارد کرده و بر روی دکمه 'ارسال' کلیک کنید .

فارسی

1 عمومی:: كرفس‌

شبکه مترجمین ایران

2 عمومی:: کرفس

شبکه مترجمین ایران

english

1 general:: noun edible green vegetable: We love to chew on crisp celery.

Simple Definitions

2 general::   noun QUANT. stick VERB + CELERY eat, have | cook, prepare | chop, dice, slice Chop the celery and add it to the salad. CELERY + NOUN leaf, salt, stalk, stickFOOD

Oxford Collocations Dictionary

معانی جدید
نام و نام خانوادگی :
پست الکترونیک :
کد امنیتی بالا را وارد کنید :